امام ..................♥
غضنفر نیسانش از تپه بالا نمیرفت گفت:یا امامزاده داوود یه بسته خرما نذرت میکنم.
وقتی بالای تپه رسید گفت بیخیال نذر!!!!!
یهو تو سرازیری ترمزش برید، گفت:یا امام رضا بدادم برس ،داوود واسه یه بسته خرما داره خون بپا میکنه :|
:))))))))))
نظرات شما عزیزان:
چه زیبا گفت مترسک
وقتی نمی توانم پیشت بیایم
همین یک پا هم اضافی است...
منتظر حضور گرمت
خیال
وقتی نمی توانم پیشت بیایم
همین یک پا هم اضافی است...
منتظر حضور گرمت
خیال